و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری
نه از آغاز چنین رسمی بود
ونه فرجام چنان خواهد شد
که کسی جز تو،تورا دریابد
تو در این راه رسیدن به خودت تنهایی..!!
ظلمتی هست اگر،چشم از کوچه ی یاری بردار
و فراموش کن این کهنه خیال،نور فانوس رفیقی که تو را دریابد
دست یاری که بکوبد در را،پرده از پنجره بر گیرد،قفل را بگشاید
کوله بارت بردار،دست تنهایی خود را تو بگیر
واز آیینه بپرس منزل روشن خورشید کجاست؟؟
شوق دریا اگرت هست روان باید بود
ور نه،درحسرت همراهی رودی،به زمین خواهی شد
مقصد از شوق رسیدن خالیست
راه سرشار امید...
وبدان کین امروز،منتظر فردایی ست
که تو دیروز در امید وصالش بودی
بهترین لحظه ی راهی شدنت اکنون است
لحظه را دریابیم....
باور روز برای گذر از شب کافیست
واز آغاز چنین رسمی بودکه سرانجام چنین خواهد شد....!!!
ممنون دوست عزیز
خطا ازمن است می دانم!!!
از من که سالهاست گفته ام "ایاک نعبد"...
اما به دیگران هم دلسپرده ام...
از من که سالها گفته ام "ایاک نستعین" ...
اما به دیگران هم تکیه کرده ام...
اما رهایم نکن...
بیش از همیشه دلتنگم ...به اندازه ی تمام روزهای نبودنم...!!!
ممنون دوست عزیز
معبود من! قبلم را سزاوار عشقم قرار ده!
ممنون دوست عزیز
هر چند که بیمار تو هستیم همه
دیوانه ی دیدار تو هستیم همه
بین خودمان بماند آقا عمری است
انگار طلب کار تو هستیم همه هم چاه سر راه تو باید بکنیم
هم اینکه از انتظار تو دم بزنیم
این نامه ی چندم است که می خوانیداریم رکورد کوفه را می شکنیم
جلیل صفر بیگی
برای دریافت پوستر روی آن کلیک کنید.
پوستر سینا افشار