با سلام به دوستان عزیزم
وبلاگ جدیدم را راه اندازی کردم خوشحال میشم بهش سر بزنید
و برای بهتر شدنش نظر بدین
کرمان _ سایت سیمرغ _ دومین دوسالانه استانی عکس بسیج هنرمندان کرمان در سال 92 روز گذشته به کار خود پایان داد.
به گزارش سیمرغ از کرمان ، مراسم اختتامیه جشنواره عکس بسیج با حضور شرکت کنندگان در این جشنواره و اساتید عکس کرمان در هشتمین روز از آبان 92 برگزار گردید.
در ابتدای مراسم محمد رضا احمدی رئیس سازمان بسیج هنرمندان استان کرمان به بیان اهمیت عکس و ماندگاری آن در تاریخ پرداخت و پیرامون جشنواره مطالبی را بیان کرد: سطح جشنواره امسال نسبت به دو سالانه قبل از لحاظ کیفی خوب بوده است که بیانگر حضور بالای 250 اثر در جشنواره بوده است و ایشان اظهار امیدواری کرد که با برگزاری کارگاه آموزش تخصصی در جهت کیفیت بخشی آثار و مشارکت جدی هنرمندان حوزه عکس اقدامات موثری را برداریم.
در انتهای مراسم آقای محمد علیزاده دبیر جشنواره استانی عکس به ایراد بیانیه هیئت داوران پرداخت و سپس توسط سرهنگ انجم شعاع معاون اجرایی سپاه ثارالله و محمدرضا احمدی رئیس سازمان بسیج هنرمندان و آقای ثمره رخی معاون هنری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمان هدایای برگزیدگان این جشنواره اهدا گردید.
لازم به ذکر است آقایان مهدیزاده و محمد خضری مقدم داوران جشنواره و آقای افراسیابی ناظر داوری از تهران بودند.
اسامی برگزیدگان جشنواره استانی عکس بسیج به شرح زیر می باشد:
1 – هدایت سلطانی زرندی از زرند
2 _ فاطمه فهرجی آزاد از فهرج
3 _ میثم احمدی از کرمان
4 – مهدی میرزایی از قلعه گنج
5 _ رخساره نخعی از عنبراباد
6 _ فرشته حسن خانی از انار
اسامی تقدیری های جشنواره
1 _ هدایت سلطانی از زرند
2 _ جهانبخش لورگی پور از کهنوج
انتهای پیام.//
لینک خبر : http://bao.ir/index.aspx?siteid=1&pageid=205&newsview=35134
با سلام خدمت همه دوستانی که از وبلاگ من بازدید میکنن
میخوام وبلاگ رو تبدیل کنم به مکانی برای کاغذدیواری های طراحی شده با درخواست شما عزیزان
میخوام قبلش نظر شما رو بدونم لطفاً در نظرسنجی وبلاگ شرکت کنین
وقتی در تاریکی ها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم با من میمانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی
(انعام 63-64)
یک نفس با دوست بودن همنفس
آرزوی عاشقان این است و بس
واحه های دور دست دل کجاست؟
تا بیاسایم در خود یک نفس؟
واحه هایی گم که آن جا کس نیافت
ردپایی از نگاه هیچ کس
خسته ام از دست دلهایی چنین
پیش پا افتاده تر از خاروخس
ارتفاع بالها:سطح هوا
فرصت پروازها:سقف قفس
خسته از دل
خسته از این دست دل
ای خوشا دل های دور از دسترس!
قیصر امین پور
دیری ست که دل آن دل دلتنگ شدنها
بی دغدغه تن داده به این سنگ شدنها
آه ای نفس از نفس افتاده کجا رفت
در نای نی افتادن و آهنگ شدنها
کو ذوق چکیدن ز سر انگشت جنون؟ کو ؟
جاری به رگ سوخته ی چنگ شدنها
زین رفتن کاهل چه تمنای فتوحی ؟
تیمور نخواهی شد از این لنگ شدنها
پای طلبم بود و به منزل نرسیدممن ماندم و فرسوده ی فرسنگ شدنها
ممنون دوست عزیز
تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربانترینم در بازگشتن
(توبه 118)